راهیان نور زائر کربلا
ما رفته بودیم مناطق جنگی جنوب نایب الزیاره همه دوستان بودم.
ما رفته بودیم مناطق جنگی جنوب نایب الزیاره همه دوستان بودم.
شعر رهبر انقلاب در مورد شلمچه
نویسنده : آشناسه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲7 نظر
ز آه سینه سوزان ترانه می سازم
چو نی ز مایه جان این فسانه می سازم
به غمگساری یاران چو شمع می سوزم
برای اشک دمادم بهانه می سازم
پر نسیم به خوناب اشک می شویم
پیامی از دل خونین روانه می سازم
نمی کنم دل از این عرصه شقایق فام
کنار لاله رخان آشیانه می سازم
در آستان به خون خفتگان وادی عشق
برون ز عالم اسباب ، خانه می سازم
چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان
ز یک شراره هزاران زبانه می سازم
ز پاره های دل من شلمچه رنگین است
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم
سر و تن و دل و جان را به خاک می فکنم
برای قبر تو چندین نشانه می سازم
کشم به لجه شوریدگی بساط «امین»
کنون که رخت سفر چون کرانه می سازم
واقعا حال و هوای کربلا داره شلمچه
شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است
حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها
عطر و مشام از گل شب بو گرفته است
بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است
مجید لشکری
@sabkshermagtal
شمع جانم سوخت در عزای مادرم
بیایید با هر رأی یک مشت محکم تو دهن آمریکا بزنیم.